هـرگــاه از شدت تنهـــایـی ،بــه سـرم هــوس اعــتـمــادی دوبــاره می زنــد ،
خنــجــر خـیــانــتی را کــه در پشـتــم فــرو رفـتــه
در مـی آورم ، می بــوسمـش ،
...
انــدکـی نـمــک بــه رویــش میــپــاشــم
دوباره بر سرجایش می گذارم ،
از قـــول مــن بــه آن لـعـنـتـی بـگـویــیــد ،
" خیالــــش تــخــــت " ...
مــن دیــوانــه هنــوز ، بــه خنـجــرش هــم وفــادارم ......!!!!
وای خیلی قشنگ بود..
فوق العاده زیبا
یعنی هر چقدر بگم کمه
خیلی زیبا بود
میســـــــــــــــــــــــــــــــی
تو تنهایی
ومن صد بار تنهاتر
تو میدانی که من جز با تو
با هر کس که باشم...باز تنهاییم
تو میدانی که این بغض فرو خورده
به جز بر شانه های استوارت
جای دیگر وا نخواهد شد...